Mendacious
[menˈdeɪʃəs]Adjective
telling lies, especially habitually; dishonest; lying; untruthful
دروغگو، نادرست، کذاب
false or untrue
دروغ، قلابی، کاذب
Synonyms
lying, false, untrue, fraudulent, dishonest, deceptive, deceitful, insincere, duplicitous, perjured, perfidious, fallacious, untruthful
Antonyms
true, genuine, honest, truthful
Examples
A mendacious person
یک آدم دروغگو
Mendacious press statements
اظهارات مطبوعاتی دروغین
She gave us a mendacious report.
او به ما یک گزارش غلط ارائه داد.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.