Aspire
[əˈspaɪər]Verb
to have a strong desire to achieve or to become something
(از ته دل) خواستن، (سخت) آرزو کردن، رویا داشتن
Synonyms
dream, aim, seek
Examples
She aspired to a scientific career.
او آرزوی یک شغل علمی را داشت.
He aspired to be their next leader.
او آرزو داشت رهبر بعدی آنها باشد.
He aspired to become rich and famous.
او از ته دل آرزو می کرد که ثروتمند و مشهور شود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.