Charlatan
[ˈʃɑːrlətən]Noun
a person who claims to have knowledge or skills that they do not really have
(کسی که به دروغ ادعا به داشتن دانش و مهارتی کند) شارلاتان، حقه باز، نیرنگ باز، قلابی، شیاد، پاچه ورمالیده
Synonyms
fraud, cheat, fake, sham, pretender, quack, con man, impostor, fraudster, swindler, mountebank, grifter, phoney or phony
Examples
A planetary charlatan
شیاد خانه به دوش
A charlatan doesn't murder with a knife.
یک شارلاتان با چاقو نمی کشد.
The charlatan who had presented himself as a physician was arrested.
حقهبازی که خود را به عنوان پزشک جا زده بود دستگیر شد.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.