Taboo
[təˈbuː]Noun
a cultural or religious custom that does not allow people to do, use or talk about a particular thing
حرام، تابو
a general agreement not to do something or talk about something
نهی شده، منع شده، تحریم شده
Synonyms
prohibition, ban, restriction, disapproval, anathema, interdict, proscription
Examples
Amongst them it is taboo to eat pork.
در میان آنان خوردن گوشت خوک حرام است.
Marrying one's sister is generally taboo.
ازدواج با خواهر به طور کلی ممنوع است.
Is there a taboo against sex before marriage in your society?
آیا رابطه جنسی قبل از ازدواج در جامعه شما حرام است؟
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.