دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سی ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Zenith

  [ˈziːnɪθ]

Noun

​the highest point that the sun or moon reaches in the sky, directly above you

بالاترین نقطه آسمان که دقیقا بالای سر ناظر قرار است

the time when something is strongest and most successful

اوج، برین‌گاه، سمت الراس

Synonyms

height, summit, peak, top, climax, crest, high point, pinnacle, meridian, apex, high noon, apogee, acme, vertex

Antonyms

base, bottom, nadir, lowest point, depths, rock bottom

Examples

The popularity of the band was at its zenith in the late sixties.

محبوبیت گروه در اواخر دهه شصت به اوج خود رسید.

He fell from the zenith of loftiness to the nadir of wretchedness.

از اوج رفعت به حضیض ذلت افتاد.

She looked up at the zenith, and the stars seemed to form an umbrella over the earth.

او به اوج آسمان نگریست. ستارگان مانند چتری بر فراز زمین بودند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>