دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس چهل و یک ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Wasp

  [wɑːsp]

Noun

an insect with a slender body and powerful sting OR a thin black and yellow flying insect that can sting you

حشره ای با بدنی‌ باریک‌ و کشیده و نیشی‌ قوی، (جانورشناسی) زنبور (نوعی زنبور بد زهر و غیر عسلی و نازک بال)، منجک

Examples

When the wasps descended on the picnic, we ran in all directions.

وقتی‌ زنبورها به‌ سمت‌ ما در پیک‌ نیک‌ سرازیر شدند، ما هر کدام به‌ سویی‌ فرار کردیم‌.

A swarm of wasps attacked us as we were reclining on the porch.

همینطور که‌ در ایوان دراز کشیده بودیم‌ فوجی‌ از زنبورها به‌ ما حمله‌ کردند.

The piercing sting of a wasp can be very painful.

نیش‌ سوراخ کننده زنبور می‌تواند بسیار دردناک باشد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>