دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس چهل و یک ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Morgue

  [mɔːrɡ]

Noun

place where bodies of unknown persons found dead are kept OR a building in which dead bodies are kept before they are buried or cremated (= burned)

مکانی‌ که‌ در آن اجساد افراد ناشناسی‌ که‌ مرده یافت‌ می‌ شوند نگهداری می‌ شود، (سردخانه‌ای که در آن جسد اشخاص ناشناخته یا کسانی را که به بیماری‌های مشکوک مرده‌اند نگه می‌دارند) سردخانه‌ی اجساد، مرده سرا

the reference library of a newspaper office OR a reference file of old clippings, mats, books, etc., in a newspaper office

کتابخانه‌ مرجع‌ یک‌ دفتر روزنامه‌، (روزنامه‌ها و مجلات و غیره) انبار شماره‌های پیشین و عکس‌ها و بریده‌ها

Synonyms

dead room, mortuary

Examples

There is a slender chance that we can identify the body in the morgue.

احتمال ضعیفی‌ وجود دارد که‌ بتوانیم‌ جسد داخل‌ سردخانه‌ را شناسایی‌ کنیم‌.

Bodies in the morgue are preserved by low temperatures.

اجساد داخل‌ سرد خانه‌ در دمایی‌ پایین‌ نگهداری می‌شوند.

In the morgue of the New York Times there are biographies of most famous people.

در آرشیو مجله‌ «نیویورك تایمز» زندگی‌ نامه‌های معروفترین‌ شخصیت‌ها وجود دارد.

This place is like a morgue!

این مکان مانند سردخانه است!

They found his body lying in the city morgue.

جسد او را در سردخانه شهر پیدا کردند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>