دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سوم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Euphemism

  [ˈjuːfəmɪzəm]

Noun

an indirect word or phrase that people often use to refer to something embarrassing or unpleasant, sometimes to make it seem more acceptable than it really is

نیک واژه (واژه‌ی ملایم تری که به جای واژه‌ی ناخوشایند یا شدید به کار می‌رود)، بکاربری نیک واژه، حسن تعبیر

Synonyms

polite term, substitute, understatement, alternative word, alternative expression, genteelism

Examples

"to pass away" is a euphemism for "to die".

((مرحوم شدن)) نیک واژه‌ای است که به جای ((مردن)) به کار می‌رود.

User fees’ is just a politician's euphemism for taxes.

هزینه‌های کاربر فقط تعبیر سیاستمداران برای مالیات است.

'Pass water' is a euphemism for 'urinate'.

پیشاب حسن تعبیر ادرار است.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>