دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهارم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Dregs

  [dreɡz]

Noun

the last drops of a liquid, mixed with little pieces of solid material that are left in the bottom of a container

درده، درد، ته‌نشست، لوش، لرد، کنجار

the worst parts of something that have no use or value

بخش بی‌ارزش (از هرچیز)، تفاله، نخاله

the last parts of something

(مقدار کم باقی‌مانده از هرچیز) بقایا، پس مانده، باقی‌مانده

Synonyms

sediment, grounds, lees, waste, deposit, trash, residue, scum, dross, residuum, scourings, draff, scum, outcasts, rabble, down-and-outs, good-for-nothings, riffraff, canaille, ragtag and bobtail

Examples

She drank her coffee down to the dregs.

او قهوه‌ی خود را تا ته خورد.

Dregs had gathered at the bottom of the vinegar bottle.

در ته بطری سرکه درده جمع شده بود.

The dregs of society

تفاله‌های اجتماع

He spoke with some dregs of timidity still in his soul.

در حالی که هنوز هم اثرات ترس در روحش باقی بود سخن می‌گفت.

The last dregs of daylight

آخرین ذرات نور روز

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>