دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته هشتم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Malnutrition

  [ˌmælnuˈtrɪʃn]

Noun

a poor condition of health caused by a lack of food or a lack of the right type of food

سوء تغذیه، بدخورایی، بدخوراکی، بدپروردی، گنده خوری

Synonyms

undernourishment, hunger, famine, starvation, poor diet, lack of food, malnourishment, inadequate diet, inanition

Examples

Refugees suffering from malnutrition

پناهندگانی که از سوء تغذیه رنج می برند

The signs of malnutrition are multiple.

علائم سوء تغذیه چندگانه است.

Many of the children showed signs of malnutrition.

بسیاری از کودکان علائم سوء تغذیه را نشان دادند.

Populations simply keep rising until they meet the limits of malnutrition.

جمعیت به سادگی در حال افزایش است تا زمانی که به محدودیت های سوء تغذیه برسند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>