دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته نوزدهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Amnesty

  [ˈæmnəsti]

Noun

an official statement that allows people who have been put in prison for crimes against the state to go free

عفو عمومی، گذشت

Synonyms

general pardon, mercy, pardoning, immunity, forgiveness, reprieve, oblivion, remission, clemency, dispensation, absolution, condonation

Examples

General (or total) amnesty

عفو عمومی

An amnesty for war criminals

عفو عمومی جنایتکاران جنگی

to grant an amnesty (or to amnesty)

عفو کردن

The president granted a general amnesty for all political prisoners.

رئیس جمهور برای همه زندانیان سیاسی عفو عمومی صادر کرد.

Guerrilla groups have accepted the government’s offer of amnesty and have begun demobilizing.

گروه‌های چریکی پیشنهاد عفو دولت را پذیرفته‌اند و شروع به تخلیه نظامی کرده‌اند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>