دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته بیست و پنج ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Eruption

  [ɪˈrʌpʃn]

Noun

an occasion when a volcano suddenly throws out burning rocks, smoke, etc.

فوران (آتشفشان و غیره)، برون‌فشانی، آتشفشانی، آب‌فشانی، بخار فشانی، ـ فشانی، فشانش

an occasion when something starts happening, suddenly and violently

ظهور، انفجار، فوران

a sudden expression of very strong feelings, especially by shouting loudly

بروز (احساسات یا شورش و بلوا و غیره)

the sudden appearance of spots, etc. on your skin

(پزشکی) جوش زدن (پوست)، ـ زدن، ـ زنی، درآمدن (دندان)، جوانه زدن، (پزشکی) جوش (روی پوست بدن)، پروش، بشر، بثور

Synonyms

explosion, discharge, outburst, venting, ejection, flare-up, outbreak, sally, inflammation

Examples

The eruption of Alvand

آتشفشانی کوه الوند

The eruption of an epidemic

بروز بیماری همه‌گیر

Eruption of war

بروز جنگ

Tooth eruption

بیرون آمدن دندان

Skin eruptions

جوش‌های پوستی

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>