Cacophony
[kəˈkɑːfəni]Noun
a mixture of loud unpleasant sounds
صدای گوشخراش، صدای ناهنجار، دژ آوا
Synonyms
noise, discord, harshness
Examples
All around was bubbling a cacophony of voices.
دور تا دور صداهای ناخوشایندی می پیچید.
The orchestra produced a cacophony as the players tuned their instruments.
وقتی نوازنده ها آلات موسیقی شان را کوک می کردند، ارکستر سمفونی ناموزونی ارائه می داد.
Closing the window did little to mute the cacophony produced by the drilling of a jackhammer and the honking of horns in the street.
بستن پنجره برای جلوگیری از به گوش رسیدن آهنگ گوشخراشی که از صدای مته، دریل و بوغ در خیابان ایجاد شده، کافی نبود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.