Jubilant
[ˈdʒuːbɪlənt]Adjective
feeling or showing great happiness because of a success
سرمست (از پیروزی)، دستافشان، مست از بادهی پیروزی، شادیانه، شادگر، پیروزبخت، فیروز
Synonyms
overjoyed, excited, thrilled, glad, triumphant, rejoicing, exuberant, joyous, elated, over the moon, euphoric, triumphal, enraptured, exultant, cock-a-hoop, rhapsodic
Antonyms
sad, melancholy, despondent, downcast, sorrowful, doleful
Examples
Jubilant drumming
طبل شادیانه
Jubilant parades and parties
رژهها و ضیافتهای شادیبخش
Jubilant soldiers fired skyward.
سربازان سرمست از پیروزی، تیر به هوا خالی میکردند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.