دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سی و هشت ۱۱۰۰
5 از 2 امتیاز

Trend

  [trend]

Noun

a general direction in which a situation is changing or developing

گرایش، روند، روال، منوال، تمایل، جهت، رویه، راستا، امتداد، مسیر، گذر راه

Synonyms

tendency, swing, drift, inclination, current, direction, flow, leaning, bias, fashion, craze, fad, mode, look, thing, style, rage, vogue, mania

Examples

The trend of the stock market

گرایش بورس سهام

Contemporary trends in education

گرایش‌های معاصر در آموزش و پرورش

The trend of opinion was conservative.

گرایش عقاید، محافظه کارانه بود.

The downward trend in gasoline prices

قیمت رو به کاهش بنزین

The long northerly trend of this coast

مسیر طولانی این ساحل به طرف شمال

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>