Stigmatize
[ˈstɪɡmətaɪz]Verb
to describe or consider somebody/something in a way that unfairly suggests that they are bad or do not deserve respect
بدنام کردن، ننگین کردن، انگ (چیزی را به کسی یا چیزی) زدن، داغ زدن، خال دار (یا نقطهدار یا لکهدار و غیره) کردن
Synonyms
brand, label, denounce, mark, discredit, pillory, defame, cast a slur upon
Examples
Anyone who criticized the leader was stigmatized as traitor.
به هر کسی که از رهبر انتقاد میکرد داغ خیانت میزدند.
He was stigmatized as a violator of the agreement.
به او انگ "ناقض توافق" زده شد.
Single mothers often feel that they are stigmatized by society.
مادران تنها (بی همسر) غالبا احساس می کنند که از سوی جامعه به آن ها، انگ های مختلفی زده می شود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.