Advent
[ˈædvent]Noun
the coming of an important event, person, invention, etc.
ورود، رسیدن، پیدایش
(in the Christian religion) the period of approximately four weeks before Christmas
ایام مقدس پیش از کریسمس (که شامل چهار یکشنبه است)
Synonyms
coming, approach, appearance, arrival, entrance, onset, occurrence, visitation
Examples
The advent of new technology
ظهور تکنولوژی جدید
The heavy frost signaled the advent of winter.
یخبندان شدید خبر از آمدن زمستان می داد.
The advent of computers changed the world.
ظهور کامپیوتر دنیا را دگرگون کرد.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.