دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهل و یک ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Advent

  [ˈædvent]

Noun

the coming of an important event, person, invention, etc.

ورود، رسیدن، پیدایش

(in the Christian religion) the period of approximately four weeks before Christmas

ایام مقدس پیش از کریسمس (که شامل چهار یکشنبه است)

Synonyms

coming, approach, appearance, arrival, entrance, onset, occurrence, visitation

Examples

The advent of new technology

ظهور تکنولوژی جدید

The heavy frost signaled the advent of winter.

یخبندان شدید خبر از آمدن زمستان می داد.

The advent of computers changed the world.

ظهور کامپیوتر دنیا را دگرگون کرد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>