دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهل و چهار ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Dulcet

  [ˈdʌlsɪt]

Adjective

​sounding sweet and pleasant

خوش‌آوا، خوش آهنگ، دل‌نواز

Synonyms

sweet, pleasing, musical, charming, pleasant, honeyed, delightful, soothing, agreeable, harmonious, melodious, mellifluous, euphonious, mellifluent

Examples

I thought I recognized your dulcet tones (= the sound of your voice).

من فکر کردم که آهنگ های دلنواز تو (= صدای تو) را تشخیص دادم.

Quickly, in her dulcet voice, Tamara told him what had happened.

"تامارا" به سرعت با صدای دلنشین خود به او گفت که چه اتفاقی افتاده است.

You hear his dulcet tones on the Radio trailers in the morning.

صدای خوش آهنگ او را صبح در تریلرهای (تیرزهای تبلیغاتی) رادیو می شنوید.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>