Malevolent
[məˈlevələnt]Adjective
having or showing a desire to harm other people
بدخواه، بدجنس، بدسگال، دیوسیرت، دارای سونیت، بدنهاد، نابکار، بدخواهانه، بدسگالانه، دیوسیرتانه
Synonyms
spiteful, hostile, vicious, malicious, malign, malignant, vindictive, pernicious, vengeful, hateful, baleful, rancorous, evil-minded, maleficent, ill-natured
Antonyms
kind, friendly, benign, gracious, benevolent, amiable, warm-hearted
Examples
A malevolent lie
دروغ نابکارانه
A malevolent old woman
پیرزن دیوسیرت
His dark malevolent eyes
چشم های بدخواه تیره اش
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.