دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس سی و دو ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Mythology

  [mɪˈθɑːlədʒi]

Noun

legends or stories that usually attempt to explain something in nature OR ​ancient myths in general; the ancient myths of a particular culture, society, etc.

افسانه‌ها یا داستان هایی‌ که‌ معمولاً تلاش می‌کنند چیزی را در طبیعت‌ نشان دهند، اساطیر، اسطوره شناسی، دستان شناسی، اسطورگان (کلیه‌ی اسطوره‌های یک مردم یا ناحیه یا یک موضوع یا شخص بخصوص)

​ideas that many people think are true but that do not exist or are false

افسانه (باورها و نظراتی که خیلی از مردم دارند ولی اشتباه هستند)، باور عمومی و رایج (که معمولا هم درست نیستند)

Synonyms

folklore, legend, lore, myth, mythos, tradition

Examples

The story of Proserpina and Ceres explaining the seasons is typical of Greek mythology.

داستان «پروسرپینا» و «سریز» که‌ فصول را توضیح‌ می‌دهد نمونه‌ای از یک‌ اسطوره ی یونانی‌ است‌.

From a study of mythology we can conclude that the ancients were concerned with the wonders of nature.

از مطالعه‌ی اسطوره ها می‌توانیم‌ نتیجه‌ بگیریم‌ که‌ قدما به‌ عجایب‌ طبیعت‌ علاقمند بودند.

Ancient mythology survives to this day in popular expressions such as "Herculean task" or "Apollo Project".

اسطوره های قدیمی‌ تا به‌ امروز در اصطلاحات معروفی‌ همچون «وظیفه‌ی هرکولی‌ و پروژه آپولو» بر جای مانده اند.

The popular mythology that life begins at forty.

باور (افسانه) رایج که زندگی از چهل سالگی شروع می شود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>