Tyrant
[ˈtaɪrənt]Noun
cruel or unjust ruler; cruel master: absolute ruler OR a person who has complete power in a country and uses it in a cruel and unfair way
حاکم ظالم یا غیر منصف، ارباب ظالم، حاکم مطلق، مستبد، خودکامه، خویشکام، بیدادگر، ظالم، ستمگر، زورگو، ستمکار
Synonyms
dictator, bully, authoritarian, Big Brother, oppressor, control freak, despot, autocrat, absolutist, martinet, slave-driver, Hitler
Examples
Some tyrants of Greek cities were mild and fair rulers.
بعضی از حاکمان مستبد شهرهای یونان، فرمانروایان ملایم و عادلی بودند.
The tyrant demanded loyalty and obedience from his subjects.
حاکم ستمگر از زیردستانش وفاداری و فرمانبرداری مطالبه میکرد.
Though Ella was a tyrant as director of the play, the whole cast was grateful to her when the final curtain came down.
اگر چه «الا» بعنوان کارگردان نمایشنامه شخص ظالمی بود، اما وقتیکه آخرین پرده پایین آمد، تمام بازیگران از او ممنون بودند.
Tamerlane was a tyrant.
تیمور لنگ ستمگر بود.
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما