Amnesty
[ˈæmnəsti]Noun
an official statement that allows people who have been put in prison for crimes against the state to go free
عفو عمومی، گذشت
Synonyms
general pardon, mercy, pardoning, immunity, forgiveness, reprieve, oblivion, remission, clemency, dispensation, absolution, condonation
Examples
General (or total) amnesty
عفو عمومی
An amnesty for war criminals
عفو عمومی جنایتکاران جنگی
to grant an amnesty (or to amnesty)
عفو کردن
The president granted a general amnesty for all political prisoners.
رئیس جمهور برای همه زندانیان سیاسی عفو عمومی صادر کرد.
Guerrilla groups have accepted the government’s offer of amnesty and have begun demobilizing.
گروههای چریکی پیشنهاد عفو دولت را پذیرفتهاند و شروع به تخلیه نظامی کردهاند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.