Amorous
[ˈæmərəs]Adjective
showing sexual desire and love towards somebody
عاشق پیشه، عشق دوست، حشری، عاشق، شیفته، عاشقانه
Synonyms
loving, in love, tender, passionate, fond, erotic, affectionate, ardent, impassioned, doting, enamoured, lustful, attached, lovesick, amatory
Antonyms
cold, distant, indifferent, aloof, frosty, frigid, unfeeling, passionless, undemonstrative, stand-offish, unloving
Examples
Amorous look
نگاه عاشقانه
Amorous poems
اشعار عاشقانه
Tirdad was an amorous youth.
تیرداد جوانی عاشق پیشه بود.
Amorous of intrigue and backbiting
عاشق دسیسه و غیبت کردن از دیگران
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.