Anathema
[əˈnæθəmə]Noun
a thing or an idea that you hate because it is the opposite of what you believe
لعنت شده، ملعون، دوزخی، منفور، مورد طعن و لعن
Synonyms
abomination, bête noire, enemy, pariah, bane, bugbear
Examples
His political views were anathema to me.
دیدگاه های سیاسی او برای من منفور بود.
For some conservatives government intervention in private matters was anathema.
از نظر برخی محافظه کاران دخالت دولت در امور فردی منفور تلقی میشد.
She is an animal rights activist, and experimenting on animals is anathema to her.
او یک فعال حقوق حیوانات است، و آزمایش بر روی حیوانات برای او نفرت انگیز هست.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.