دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته بیست و دو ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Appellation

  [ˌæpəˈleɪʃn]

Noun

a name or title

نام، عنوان، وجه تسمیه

Synonyms

name, term, style, title, address, description, designation, epithet, sobriquet

Examples

This appellation pleased him.

این نام او را خوشحال کرد.

He did not deserve the appellation "teacher".

او استحقاق عنوان معلمی را نداشت.

The city acquired the appellation "Six Shooter Junction" during a lawless period in the nineteenth century.

این شهر در قرن نوزدهم در یک دوره بی قانونی نام "پیوندگاه شش تفنگدار" را به خود اختصاص داد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>