دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهل ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Augment

  [ɔːɡˈment]

Verb

to increase the amount, value, size, etc. of something

(در مورد اندازه و مقدار و نیرو و غیره) افزودن، زیاد کردن یا شدن، افزایش دادن، بزرگ‌تر کردن یا شدن، بیشتر کردن یا شدن

Synonyms

increase, grow, raise, extend, boost, expand, add to, build up, strengthen, enhance, reinforce, swell, intensify, heighten, enlarge, multiply, inflate, magnify, amplify, dilate

Antonyms

reduce, contract, lower, shrink, diminish, decrease, cut down, lessen, curtail

Examples

Rain augmented the stream.

باران جوی را پر آب‌تر کرد.

The size of the box was augmented considerably.

اندازه‌ی جعبه به طور قابل ملاحظه‌ای بزرگ‌تر شد.

To augment his income, he works at night, too.

به منظور افزودن درآمدش شب هم کار می‌کند.

The crowds were augmented by refugees from Afghanistan.

پناهندگان افغانی تعداد تظاهر کنندگان را بیشتر کردند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>