Commodious
[kəˈməʊdiəs]Adjective
having a lot of space
جادار، فراخ، وسیع، بزرگ و راحت
Synonyms
roomy, large, comfortable, extensive, ample, spacious, expansive, capacious
Examples
A commodious room
اتاق جادار
Our house is commodious.
خانه ما بزرگ و جادار است.
It was a small inn with surprisingly commodious guest rooms.
آن یک مسافرخانه کوچک همراه با اتاق های به طرز شگفت انگیزی بزرگ و راحت برای مهمان ها بود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.