Compensatory
[kəmˈpensətɔːri]Adjective
intended to make up for something such as damage, loss, injury, etc., balancing or reducing the bad effects of damage, loss, etc.
غرامتی، خسارتی، مربوط به دیه، خنثی کننده اثر یا سو اثر، جبران کننده ,پاداش دهنده ,تاوانی
Synonyms
compensative, remunerative
Examples
Compensatory damages
خسارات جبرانی
The jury awarded $ 2 million in compensatory damages.
هیئت منصفه 2 میلیون دلار خسارت جبرانی تعیین کرد.
She was awarded a large sum in compensatory damages.
مبلغ هنگفتی به عنوان غرامت به او تعلق گرفت.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.