Congenial
[kənˈdʒiːniəl]Adjective
(of a person) pleasant to spend time with because their interests and character are similar to your own
همخو، هم مشرب، سازگار، موافق، دارای علایق و سلیقههای مشابه، همدل، دمساز، متوافق، همجور، سازوار
(of a place, job, etc.) pleasant because it suits your character
خوشایند، فراخور، مطابق سلیقه، مطلوب، دلخواه
Synonyms
pleasant, kindly, pleasing, friendly, agreeable, cordial, sociable, genial, affable, convivial, companionable, favorable, complaisant
Examples
Congenial friends
دوستان همدل
A congenial job
شغل دلخواه (مطابق سلیقه)
Congenial tastes
سلیقههای سازوار (متوافق)
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.