Construe
[kənˈstruː]Verb
to understand the meaning of a word, a sentence or an action in a particular way
تعبیر کردن، تفسیر کردن، تلقی کردن، تاویل کردن
Synonyms
interpret, take, read, explain
Examples
They construed my words as critical and hostile.
آنها حرفهای مرا انتقادی و خصومتآمیز شمردند (تعبیر کردند).
Her silence was construed as agreement.
سکوت او را حمل بر توافق کردند (حمل بر توافق شد).
He considered how the remark was to be construed.
او در نظر گرفت که این اظهارات چگونه باید تفسیر شود.
Her words could hardly be construed as an apology.
سخنان او به سختی می تواند به عنوان یک عذرخواهی تعبیر شود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.