Defamatory
[dɪˈfæmətɔːri]Adjective
(of speech or writing) intended to harm somebody by saying or writing bad or false things about them
افترا آمیز، بدنام کننده، تهمت آمیز، توهین آمیز (آسیب زدن به شهرت یک نفر با نوشتن یا گفتن چیز های بد در مورد آن)
Synonyms
slanderous, insulting, abusive, denigrating, disparaging, vilifying, derogatory, injurious, libellous, vituperative, calumnious, contumelious
Examples
Commit a defamatory offence
هتک حرمت کردن
The article was highly defamatory.
مقاله به شدت توهین آمیز بود.
The reader said that the report was defamatory.
خواننده گفت که این گزارش توهین آمیز است.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.