Delve
[delv]Verb
to reach inside a bag, container, etc. to search for something, to try hard to find out more information about something
(در اصل) کندن (با بیل)، بیل زدن (زمین)، (دقیقا) بررسی کردن، کندو کاو کردن، پژوهیدن
Synonyms
research, investigate, explore, examine, probe, look into, burrow, dig into, ransack, forage
Examples
To find the answer, he delved into many books.
برای یافتن پاسخ کتب زیادی را بررسی کرد.
When Adam delved and Eve spun / who was then the gentleman?
وقتی که حضرت آدم بیل میزد و حوا نخ میرشت چه کسی اربابی میکرد؟
The deeper he delved into the Creation, the more confused he became.
هرچه بیشتر دربارهی خلقت پژوهش کرد سردرگمتر شد.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.