Derived
[dɪˈraɪv]Verb
to get something, especially an advantage or a pleasant feeling, from something
ناشی شدن، مشتق شدن، اشتقاق یافتن، فرآمد شدن، فراگرد کردن یا شدن
to develop or come from something else
وجه اشتقاق چیزی را نشان دادن، (واژه) ریشهیابی کردن، واجریشهیابی کردن، (از راه استدلال به نتیجه رسیدن) استنباط کردن، استنتاج کردن، پیبردن، نتیجهگیری کردن
Synonyms
obtain, get, receive, draw, gain, collect, gather, extract, elicit, glean, procure, come from, stem from, arise from, flow from, spring from, emanate from, proceed from, descend from, issue from, originate from
Examples
To derive pleasure from ....
لذت بردن از ...
He derives his talents from his father.
او استعدادهای خود را از پدرش گرفته است (به ارث برده است).
The mill derives its energy from the waterfall.
آسیاب نیروی خود را از آبشار میگیرد.
The English word "royal" is derived from Latin.
واژهی انگلیسی "royal" از لاتین مشتق شده است.
Many conclusions can be derived from these figures.
از این ارقام نتایج بسیاری میتوان گرفت.
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما