دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس بیست و هفت ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Despite

  [dɪˈspaɪt]

Preposition

in spite of OR used to show that something happened or is true although something else might have happened to prevent it

علی‌رغم، به رغم، برخلاف، باوجود، فراسوی

Synonyms

in spite of, in the face of, regardless of, even with, notwithstanding, in defiance of, in the teeth of, undeterred by, in contempt of

Examples

The player continued in the game despite his injuries.

بازیکن‌ با وجود جراحاتش‌ به‌ بازی ادامه‌ داد.

Despite his size, Ted put up a good fight.

«تِد» علیرغم‌ جثه‌اش، مبارزه خوبی‌ را ارائه‌ کرد.

We won the game by a shutout despite the fact that our team got only three hits.

با اینکه‌ تیم‌ ما فقط‌ سه‌ ضربه‌ داشت‌، بازی را بدون از دست‌ دادن امتیاز برنده شدیم‌.

Despite what they say, he is a nice guy.

به رغم آنچه که می‌گویند او آدم خوبی است.

She worked hard despite failing health.

با وجود آنکه سلامتی او روبه وخامت بود سخت کار می‌کرد.

Despite their own poverty, they were generous to the poor.

علی‌رغم فقر خود نسبت به بینوایان سخی بودند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>