دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهل و چهار ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Devout

  [dɪˈvaʊt]

Adjective

(of a person) believing strongly in a particular religion and obeying its laws and practices

(بسیار مذهبی) پارسا، زاهد، متدین، مومن، مذهبی، متعصب، (رعایت کننده‌ی حرمت مقدسات) پرخضوع و خشوع

Synonyms

religious, godly, pious, pure, holy, orthodox, saintly, reverent, prayerful, sincere, serious, deep, earnest, genuine, devoted, intense, passionate, profound, ardent, fervent, heartfelt, zealous, dinkum

Antonyms

irreverent, sacrilegious, irreligious, impious, passive, indifferent

Examples

Her devout prayer

دعای زاهدانه‌ی او

He is a devout Christian.

او یک مسیحی متدین است.

A devout posture

قیافه و حالت حاکی از احترام

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>