Editor
[ˈedɪtər]Noun
person who prepares a publication; one who corrects a manuscript and helps to improve it OR a person who is in charge of a newspaper, magazine, etc., or part of one, and who decides what should be included
شخصی که نشریهای را آماده میسازد، کسی که نسخهای دست نویس را تصحیح میکند و به بهبود آن کمک میکند، ویراستار، ویرایشگر
a person who prepares a book or other written material to be published, for example by checking and correcting the text, making improvements, etc.
(روزنامه و مجله و غیره) سردبیر، دبیر
a person who prepares a film, radio or television programme for being shown or broadcast by deciding what to include, and what order it should be in
(فیلم و نوار و غیره - دستگاهی که با آن ویرایش می کنند) تدوینگر، مونتور
a program that allows you to change stored text or data
(کامپیوتر - برنامهای که حک و اصلاح دادههای انبار شده را میسر میکند) ویراستار، ویراگر
Synonyms
compiler, writer, journalist, reviser
Examples
The student was proud to be the editor of the school newspaper.
دانش آموز افتخار میکرد که ویراستار روزنامهی مدرسه است.
Meredith’s journalistic knowledge came in handy when he was unexpectedly given the job of editor of The Bulletin.
هنگامی که بطور غیر منتظره کار ویراستاری بولتین به «مِرِدیت» داده شد، دانش روزنامه نگارياش مفید واقع شد.
It is undeniable that the magazine has gotten better since Ellis became editor.
مشخص است که از زمانی که «الیس» ویراستار شده است، مجله بهبود یافته است.
Chief editor
ویراستار ارشد
A screen editor
ویراستار پرده (صفحه نمایش)
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما