دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهل و شش ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Encomium

  [enˈkəʊmiəm]

Noun

a speech or piece of writing that praises somebody or something highly

(شعر) مدیحه، ستایش، ثنا

Synonyms

acclaim, acclamation, applause, celebration, commendation, compliment, eulogy, kudos, laudation, panegyric, plaudit, praise

Examples

He pronounced a splendid encomium upon her in the forum.

در انجمن ستایش با شکوهی از او کرد.

A person who delivers or writes an encomium; a eulogist.

شخصی که ستایش و ثنایی را ارائه می دهد یا می نویسد؛ یک مداح.

In fact, this is not surprising. Whether it is worth to encomium democracy? Whether democracy is the result of colonial rule?

در واقع، این تعجب آور نیست. آیا ارزش آن را دارد که دموکراسی را مدح و ستایش کنیم؟ آیا دموکراسی نتیجه حکومت استعماری است؟

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>