دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته بیست و سه ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Enunciate

  [ɪˈnʌnsieɪt]

Verb

to say or pronounce words clearly

(واژه و غیره را به وضوح) تلفظ کردن، شمرده گفتن

to express an idea clearly and exactly

(به وضوح و به طور قاطع) گفتن، اعلام کردن، شرح دادن

Synonyms

pronounce, say, speak, voice, sound, utter, articulate, vocalize, enounce, publish, promulgate, propound

Examples

Children must be taught to enunciate correctly.

به بچه‌ها باید آموخت که درست تلفظ بکنند.

She enunciated each word slowly and carefully.

او هر کلمه را آهسته و با دقت تلفظ می کرد.

Descartes was the first person to enunciate the principle of inertia.

دکارت اولین کسی بود که اصل ماند (اینرسی) را بیان کرد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>