دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهل ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Extol

  [ɪkˈstəʊl]

Verb

to praise somebody/something very much

(بسیار) ستودن، تحسین و تمجید کردن، تجلیل کردن، زه گفتن، آفرین گفتن، ارج نهادن

Synonyms

praise, acclaim, applaud, pay tribute to, celebrate, commend, magnify, glorify, exalt, laud, crack up, sing the praises of, big up, eulogize, cry up, panegyrize

Examples

Morteza kept extolling the virtues of vegetarianism.

مرتضی مرتبا محسنات گیاهخواری را می ستود.

She was extolled as a genius.

او به عنوان یک نابغه تحسین شد.

Doctors often extol the virtues of eating less fat.

پزشکان اغلب مزایای خوردن چربی کمتر را مورد تحسین و تمجید قرار می دهند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>