دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته بیست و سه ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Heterogeneous

  [ˌhetərəˈdʒiːniəs]

Adjective

consisting of many different kinds of people or things

(از نظر ساختمان و نوع و غیره) ناهمگن، ناجور، نامتجانس، ناهمسان، (دارای بخش‌های ناهمانند) جوراجور، متنوع، ناهمزاد، ناهمگون، ناهم تبار

Synonyms

varied, different, mixed, contrasting, unlike, diverse, diversified, assorted, unrelated, disparate, miscellaneous, motley, incongruous, dissimilar, divergent, manifold, discrepant

Examples

Heterogeneous reaction

واکنش ناهمسان

Heterogeneous substances

مواد ناهمگن

The people of the United States are heterogeneous.

مردم ایالات متحده ناهم نژادند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>