Homogenous
[ˌhəʊməˈdʒiːniəs]Adjective
consisting of things or people that are all the same or all of the same type
(دارای ساختمان همانند به واسطهی هم تباری) جورزاد، همگنزاد، مشابه، یک جور، همجنس
Synonyms
alike, comparable, compatible, consistent, equal, same, solid, uniform
Antonyms
different, dissimilar, heterogenous
Examples
A culturally homogeneous society
جامعه ای همگن از نظر فرهنگی
A homogeneous group/population
یک گروه/جمعیت مشابه
Old people are not a homogeneous group, as some people seem to think.
برخلاف آنچه که برخی افراد فکر می کنند، افراد مسن یک گروه مشابه نیستند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.