Inane
[ɪˈneɪn]Adjective
stupid or silly; with no meaning
خالی، تهی، پوچ، بیمعنی، بیچم، چرند، احمقانه
Synonyms
senseless, stupid, silly, empty, daft, worthless, futile, trifling, frivolous, mindless, goofy, idiotic, vacuous, fatuous, puerile, vapid, unintelligent, asinine, imbecilic, devoid of intelligence
Antonyms
serious, significant, sensible, profound, worthwhile, meaningful, weighty
Examples
An inane remark
گفتهی احمقانه
The last question was especially inane.
سوال آخر مخصوصاً احمقانه بود.
I wish you’d stop making these inane remarks!
کاش دست از این سخنان واهی بردارید!
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.