Jocose
[dʒəˈkəʊs]Adjective
humorous
شوخ، سرحال
Synonyms
humorous, funny, pleasant, witty, merry, playful, mischievous, joyous, comical, jesting, teasing, jovial, droll, blithe, facetious, jocular, waggish, sportive
Examples
He is such a jocose actor.
اون یک بازیگر شوخ و سرحال است.
The jocose old gentleman had everyone at the table chuckling.
پیرمرد شوخ طبع، همه را سر میز خنداند.
His jocose manner was unsuitable for such a solemn occasion.
رفتار شوخ او برای چنین مناسبت بزرگی مناسب نبود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.