دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس بیستم ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Linger

  [ˈlɪŋɡər]

Verb

to continue to exist for longer than expected

ادامه یافتن یا دادن، طول کشیدن

to stay somewhere for longer because you do not want to leave; to spend a long time doing something AND to continue to look at somebody/something or think about something for longer than usual

ماندن (و به رفتن بی میل بودن)، این پا آن پا کردن، (در عزیمت) تعلل کردن، پلکیدن، پرسه زدن، معطل کردن، به تعویق انداختن، وقت تلف کردن، فس فس کردن، به آهستگی حرکت کردن، یالم یالم رفتن

to stay alive but become weaker

(به سختی یا با درد والم) زنده ماندن، دوام آوردن، نمردن

Synonyms

continue, last, remain, stay, carry on, endure, persist, abide, stop, wait, delay, lag, hang around, idle, dally, loiter, take your time, wait around, dawdle, hang in the air, procrastinate, tarry, drag your feet or heels, hang on, survive, cling to life, die slowly

Antonyms

cease, forge, go, leave, move, refuse, reject

Examples

The odor didn’t vanish but lingered on for weeks.

بو محو نشد بلکه‌ برای هفته‌ها باقی‌ ماند.

Some traditions linger on long after they have lost their meanings.

برخی‌ از رسوم پس‌ از اینکه‌ مفهومشان را از دست‌ می‌دهند، برای مدت زیادی باقی‌ می‌مانند.

After the campus closed for the summer, some students lingered on, reluctant to go home.

بعد از اینکه‌ محوطه‌ی دانشگاه در تابستان بسته‌ شد، برخی‌ از دانش‌ آموزان که‌ میلی‌ به‌ رفتن‌ به‌ خانه‌ نداشتند در آنجا باقی‌ ماندند.

Winter lingered on and on!

زمستان خیال رفتن نداشت!

Some old customs still linger.

برخی از رسوم قدیمی هنوز هم ادامه دارند.

He lingered in paying his debts.

در پرداخت دیون خود طفره می‌رفت.

I saw her lingering homeward.

او را دیدم که سلانه سلانه به‌خانه می‌رفت.

The pain lingered on for weeks.

درد هفته‌ها ادامه یافت.

The old man lingered several months after his stroke.

بعد از سکته‌ی مغزی پیرمرد چندین ماه با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد.

After school, children are not allowed to linger around school.

بعد از مدرسه بچه‌ها حق ندارند در اطراف دبستان پرسه بزنند.

He said goodbye, but lingered at the door and continued talking.

او خداحافظی کرد ولی جلو در ماند و به حرف زدن ادامه داد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>