Machiavellian
[ˌmækiəˈveliən]Adjective
using clever plans to achieve what you want, without people realizing what you are doing
فرد باهوش اما دروغگویی که از روش هایی برای تسلط و پیروزی بر مردم استفاده می کند ، موذی، حیله گر، دغل کار، شیاد
Synonyms
scheming, cynical, shrewd, cunning, designing, intriguing, sly, astute, unscrupulous, wily, opportunist, crafty, artful, amoral, foxy, deceitful, underhand, double-dealing, perfidious
Examples
Machiavellian manipulation
دغلکاری موذیانه
A Machiavellian conspiracy
یک توطئه حیله گرانه
There were press accusations of Machiavellian deception.
اتهامات مطبوعاتی نسبت به فریبکاری شیادانه وجود داشت.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.