Mien
[miːn]Noun
a person’s appearance or manner that shows how they are feeling
منش، طرز رفتار، قیافه، ریخت، رخساره
Synonyms
demeanor, look, air, bearing, appearance, aspect, presence, manner, carriage, aura, countenance, deportment
Examples
A man of terrible mien
یک آدم بسیار بدریخت
Dresses of fairly formal mien
جامههایی با ظاهر نسبتا رسمی
He has the mien of well-travelled men.
او رفتار آدمهای دنیادیده را دارد.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.