دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سی و چهار ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Noisome

  [ˈnɔɪsəm]

Adjective

extremely unpleasant or offensive

(برای سلامتی) بد، زیان بخش، مضر، آسیب انگیز، بدبو، متعفن، زننده

Synonyms

disgusting, offensive, foul, stinking, smelly, reeking, noxious, fetid, putrid, malodorous, mephitic, niffy

Examples

A noisome smell

بوی متعفن

A noisome environment

پرگیر (محیط) ناسالم

The air is infected with noisome gases.

هوا با گازهای مضر و متعفن آلوده می شود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>