Nuance
[ˈnuːɑːns]Noun
a very slight difference in meaning, sound, colour or somebody’s feelings that is not usually very obvious
فحوا، مضمون اصلی، تفاوت ظریف، سایهی کمرنگ، سایهرنگ، سایه چم، معنی یا آهنگ فرعی و ظریف، سایه روشنک، ریزهکاری
Synonyms
subtlety, degree, distinction, graduation, refinement, nicety, gradation
Examples
A rich artistic performance, full of nuance.
برنامهی هنری سرشار از ریزهکاری.
Words that have the same meanings with different nuances.
واژههایی که هم معنی هستند ولی از نظر فحوا (مضمون) با هم فرق دارند.
Nuances of language
فحوای کلام
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.