دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته دوم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Nuance

  [ˈnuːɑːns]

Noun

a very slight difference in meaning, sound, colour or somebody’s feelings that is not usually very obvious

فحوا، مضمون اصلی، تفاوت ظریف، سایه‌ی کم‌رنگ، سایه‌رنگ، سایه چم، معنی یا آهنگ فرعی و ظریف، سایه روشنک، ریزه‌کاری

Synonyms

subtlety, degree, distinction, graduation, refinement, nicety, gradation

Examples

A rich artistic performance, full of nuance.

برنامه‌ی هنری سرشار از ریزه‌کاری.

Words that have the same meanings with different nuances.

واژه‌هایی که هم معنی هستند ولی از نظر فحوا (مضمون) با هم فرق دارند.

Nuances of language

فحوای کلام

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>