دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس چهل ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Obesity

  [əʊˈbiːsəti]

Noun

extreme fatness OR ​the quality or fact of being very fat, in a way that is not healthy

چاقی‌ مفرط، فربهی (شدید)، چاقی (زیاد)، گوشتگنی

Synonyms

fatness, flab, heaviness, a weight problem, grossness, corpulence, beef, embonpoint, rotundity, fleshiness, stoutness, portliness, bulkiness, podginess, tubbiness

Antonyms

thinness, leanness, slenderness, emaciation, skinniness, gauntness

Examples

Obesity is considered a serious disease.

چاقی‌ بیش‌ ار حد یک‌ بیماری جدی تلقی‌ می‌شود.

The salesman tactfully referred to Jack’s obesity as stoutness.

فروشنده، محافظ‌ کارانه‌ چاقی‌ بیش‌ از حد «جک‌» را تنومندی تلقی‌ کرد.

At the medical convention the topic discussed was the prevention of obesity.

موضوعی‌ که‌ در گردهمایی‌ پزشکی‌ مورد بحث‌ قرار گرفت‌، جلوگیری از چاقی‌ زیاد بود.

Overeating is surely the main cause of obesity.

مطمئناً پرخوری عامل اصلی چاقی است.

Obesity correlates with increased risk for hypertension and stroke.

چاقی با افزایش خطر ابتلا به فشار خون بالا و سکته مغزی مرتبط است.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>