دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهارم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Octogenarian

  [ˌɑːktədʒəˈneriən]

Noun

a person between 80 and 89 years old

(شخص) هشتاد تا نود ساله، آدم هشتاد ساله

Examples

Some 40 assemblymen are now in their nineties; almost half are octogenarians.

حدود 40 نفر از اعضای مجمع اکنون در دهه نود خود هستند. تقریبا نیمی از آنها هشتاد تا نود ساله هستند.

There were six other octogenarians also in attendance and between them they had notched up 170 years service with P&O companies.

شش هشتاد ساله دیگر نیز در این مراسم حضور داشتند و بین همه، آنها 170 سال خدمت با شرکت های "P&O" داشتند.

Rumors were rampant that the octogenarian was senile and in poor health.

شایعاتی مبنی بر اینکه این مرد هشتاد ساله سالخورده و در وضعیت نامناسبی قرار دارد شایع بود.

The octogenarians were well respected too.

هشتاد ساله ها نیز به خوبی مورد احترام بودند.

Here was a man who saw modern life as a foreign country: this twinkling octogenarian came across as a time-traveller.

اینجا مردی بود که زندگی مدرن را مانند کشوری بیگانه می‌دید: این هشتاد ساله چشمک‌زن به‌عنوان یک مسافر زمان شناخته شد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>